جوان که به قتل همسرش متهم شده است قبل از فرار از صحنه جرم به مادرش گفت: اگر پليس آمد بگوييد راز جنايت در گوشي تلفن همسرم پيدا مي شود!

به گزارش خراسان، عقربه هاي ساعت به دوازده شب جمعه گذشته نزديک مي شد که مشاجره اي بين زوجي در منزل مسکوني شان در گرفت. آن شب نزديکان زوج جوان نيز مهمان خانه آن ها بودند. درحالي که مشاجره لفظي بين آنها شدت گرفته بود يکي از مهمانان فرزند کوچک آنها را بيرون برد. در اين هنگام جوان ۳۰ساله که از شدت عصبانيت فرياد مي کشيد در يک لحظه روسري همسرش را به دور گردن او پيچيد و محکم گره زد. لحظاتي بعد پيکر بي جان زن ۲۵ساله روي زمين افتاد و هنگامي که مادر او دوباره داخل اتاق آمد با «صحنه مرگ» روبه رو شد. مرد که ديگر چاره اي جز فرار نداشت با سرعت لباس هايش  را پوشيد و قبل از آن که از محل جرم بگريزد خطاب به مادرش گفت: اگر پليس آمد بگوييد راز جنايت در گوشي همسرم پيدا مي شود! او درحالي که اين جمله را بر زبان مي راند دو فرزند کوچکش را تنها گذاشت و به مقصد نامعلومي گريخت.

اين گزارش حاکي است: دقايقي بعد وقتي ماموران کلانتري شهيد رجايي در پي تماس تلفني با پليس ۱۱۰ به محل وقوع قتل واقع در خيابان حر ۱۳ رفتند با جسد بي جان زن ۲۵ساله روبه رو شدند. آنان با حفظ صحنه جنايت، مراتب را به قاضي «موحدي راد» (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند و بدين ترتيب با حضور شبانه مقام قضايي، تحقيقات در اين باره آغاز شد. جراحت سطحي که روي پيشاني مقتول وجود داشت حاکي از آن بود که متهم قبل از آن که او را با روسري خفه کند ضربه اي با شيء  سخت به پيشاني او وارد کرده بود. بررسي هاي بيشتر نشان داد که متهم به موادمخدر اعتياد دارد و از طريق جمع آوري ضايعات مخارج اعتياد و زندگي اش را تامين مي کرده است.

بنابراين گزارش، وقتي مادر جوان مذکور ماجراي «گوشي تلفن» را به قاضي ويژه قتل عمد گفت پدر مقتول که در محل حضور داشت عنوان کرد: اين ها تهمت است! اما وقتي گوشي تلفن همراه و پيامک هاي آن مورد بررسي قرار گرفت مشخص شد که پيام هايي عاشقانه از اين گوشي رد و بدل شده است به همين خاطر قاضي «موحدي راد» دستور دستگيري فردي را که شماره تلفن وي در گوشي مقتول وجود داشت صادر کرد.

این گزارش حاکي است: روزگذشته ماموران انتظامي جواني را که پيام هايي بين او و مقتول رد و بدل شده بود دستگير کردند. تحقيقات پليس درباره اين پرونده جنايي در حالي ادامه دارد که با توجه به سرنخ هاي موجود احتمال مي رود متهم به قتل فراري به زودي در چنگ قانون گرفتار شود.

دو سارق زورگیر در حالی صبح امروز به دار مجازات آویخته شدند که اجرای حکم آنها با حاشیه هایی همراه بود. خونسردی دو پسر اعدامی، شیوه خانواده آنها هنگام اجرای حکم، برخورد نامناسب با خبرنگاران و عکاسان و درخواست شهروندان برای برخورد جدی با زورگیران از مهمترین نکات اجرای حکم بود.



از شامگاه دیروز ضلع شمال غرب پارک هنرمندان داربست کشی شده بود . بر روی داربست ها با پارچه نوشته هایی اعلام شده بود که این محوطه، محل اعدام دو سارق زورگیر است.

حدود ساعت پنج صبح دو جرثقیل برای اجرای حکم وارد محوطه شدند.



از حدود ساعت 5 و 30 دقیقه جمعیت زیادی در محل اجرای حکم جمع شده بودند. در گوشه ای از محوطه اجرای حکم نیز خانواده دو پسر اعدامی ایستاده بودند که تا زمان اجرای حکم ساکت بودند.

امیر 23 ساله که ساکن خیابان خردمند، محل سرقت متهمان بود گفت : اجرای حکم این دو سارق خشن نشان داد قوه قضائیه با مجرمان شوخی ندارد و آنها را به سزای عمل خود می رساند.



زن میانسالی که قربانی زورگیری شده بود هم در ادامه گفت : چند روز قبل در خیابان سپهبد قرنی داشتم راه می رفتم که دو موتورسوار با تهدید چاقو کیفم را سرقت کردند. این ماجرا خیلی سریع رخ داد و من تا مدتی در شوک بودم.

اما در این میان حاضران از رئیس قوه قضائیه می خواستند با همه زورگیران به شدت برخورد شود و به هیچ عنوان اجازه ندهند این مجرمان با اقدامات مجرمانه خود امنیت شهروندان را به خطر بیاندازند.



 برخی از افرادی که در محل حاضر بودند  تا قبل از اجرای حکم هنوز تردید داشتند.اما وقتی دو پسر زورگیر را بالای دار دیدند مطمئن شدند که برخورد با مجرمان جدی است.

مرد سالمندی که در گوشه ای از محوطه ایستاده بود نیز گفت : چرا تا چند سال قبل اینقدر زورگیر با سن و سال کم نبود. برخورد قاطع با این مجرمان لازم است اما کافی نیست. چرا بررسی نمی کنند علت این افزایش سرقت ها چه بوده و سن مجرمان کاهش پیدا کرده است؟



البته برخی اهالی به محل اجرای حکم گله داشتند و می گفتند نباید پارکی که محل اجتماع هنرمندان است برای اجرای حکم اعدام انتخاب می شد.

ساعت 5 و 48 دقیقه آمبولانس پزشکی قانونی به همراه پزشک در محل اجرای حکم حاضر شد.

دو دقیقه بعد هم متهمان با خودروی پلیس آگاهی همراه قاضی اجرای احکام دادسرای جنایی تهران وارد محوطه اجرای حکم شدند.
 


در حالی که وحشت در چهره دو پسر زورگیر موج می زد سعی می کردند خود را خونسرد نشان دهند.

محمدعلی که 20 سال سن داشت با دیدن طناب دار دیگر نتوانست خودش را کنترل کند.

علیرضا در گفتگو با خبرنگاران خود را بی گناه می دانست و گفت : قبول دارم اشتباه کردم اما نمی دانستم حکمم اعدام است.

محمدعلی هم گفت :من نیازی به پول سرقتی نداشتم و فریب دوست ناباب را خوردم.



دو پسر اعدامی را بالای جرثقیل بردند و طناب دار را بر گردن آنها انداختند. پس از قرائت قرآن ، نماینده دادسرای جنایی تهران شروع به قرائت حکم کرد و گفت : 11 آذر امسال یکی از شهروندان هنگام ورود به شرکتی در خیابان خردمند مورد حمله چهار زورگیر موتورسوار قرار گرفت که فیلم این زورگیری در اینترنت منتشر شد. دزدان پس از سرقت با ایجاد رعب و وحشت از محل گریختند. با شکایت شاکی چهار زورگیر دستگیر شده و پرونده برای محاکمه به دادگاه انقلاب فرستاده شد که شعبه 15 دادگاه انقلاب دو نفر از زورگیران به نام های علیرضا مافیها و محمدعلی سروری را به اتهام محاربه به اعدام محکوم کرد. با تائید حکم در دیوان عالی کشور ، دو زورگیر خشن امروز به دار مجازات آویخته می شوند.

در حالی که شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شده بود ، محمدعلی تقاضای آب کرد که ماموران بلافاصله برای او آب آوردند.

عقربه های ساعت 6 و 15 دقیقه صبح را نشان می داد که با دستور قاضی اجرای احکام حکم اعدام اجرا شد و دو پسر زورگیر با طناب سفید به دار مجازات آویخته شدند.



پس از 17 دقیقه اجساد آنها پائین کشیده شد و با تائید مرگشان از سوی پزشک ، به پزشکی قانونی منتقل شدند.



ماموران پلیس در این مراسم به خبرنگاران اجازه ورود به محوطه را نمی دادند که همزمان با اجرا حکم با دستور رئیس کلانتری فلسطین این اجازه به آنها داده شد. البته با محدودیت و گرفتن تلفن همراه خبرنگاری که از صحنه اعدام فیلمبرداری می کرد.

 

 مرد میانسالی که یک زن جوان را به قتل رسانده بود در حین فرار در نقطه صفر مرزی دستگیر شد.

در ساعت 14:30 روز 3 دی ماه امسال از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110 وقوع یک فقره قتل در تهرانسر اصلی ـ خیابان18، به کلانتری 150 تهرانسر اعلام شد.

با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد خانم جوانی 32 ساله در حالیکه در ناحیه گردن دارای آثار ضرب و جرح است، توسط قاتل یا قاتلین به قتل رسیده است.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور قاضی قریشی زاده، بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

در تحقیقات انجام شده از خواهر مقتوله مشخص شد که خواهرزاده اش پسر 9 ساله مقتوله در زمان بازگشت از مدرسه زمانیکه وارد خانه شده با جسد مادرش در اتاق پذیرایی روبرو شده که با مراجعه به منزل خاله‌اش ـ در چند کوچه پائین تر از محل وقوع جنایت ـ  موضوع را به وی اطلاع داده است.

با حضور عوامل پزشکی قانونی در محل و انجام معاینات اولیه، علت مرگ خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی به علت فشار بر روی عناصر حیاتی گردن اعلام شد.

در بررسی صحنه جنایت، کارآگاهان اداره دهم متوجه شکسته شدن قفل در کمد دیواری‌های یکی از اتاق‌های خانه شدند؛ برابر اظهارات خواهر مقتوله، تمامی طلا و جواهرات متعلق به خواهرش به ارزش تقریبی 13 میلیون تومان و همچنین تمامی وجوه نقد به مبلغ تقریبی 2 میلیون تومان داخل کمد دیواری به سرقت رفته بود.

در شرایطی که شواهد و دلایل اولیه نشان از آن داشت که جنایت با انگیزه سرقت انجام شده، اما کارآگاهان اداره دهم با بررسی دقیق صحنه جنایت اطمینان پیدا کردند که جنایت توسط فرد یا افراد آشنا انجام شده و آنها بدون هیچگونه مقاومتی از سوی مقتوله وارد خانه شده‌اند.

ضمن آنکه محل و نحوه سرقت طلا و جواهرات متعلق به مقتوله نشان می‌داد که قاتل یا قاتلین اطلاع دقیقی از محل نگهداری طلا و جواهرات مقتوله داشته‌اند.

خواهر مقتوله در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: زمانیکه خواهرزاده‌ام به منزلم آمد و عنوان داشت که مادرش فوت کرده، به سرعت خودم را به منزل خواهرم رساندم؛ زمانیکه وارد خانه شدم، جنازه خواهرم را در وسط اتاق پذیرایی مشاهده کردم که بر روی زمین افتاده بود؛ بلافاصله با 110 تماس گرفته و موضوع را به پلیس اطلاع داده و دقایقی بعد پلیس در محل حاضر شد.

در ادامه تحقیقات و با توجه به دلایل بدست آمده از آشنا بودن قاتل یا قاتلین، خواهر مقتوله در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: خواهرم در حدود چهار سال پیش، به علت اعتیاد شدید همسرش به موادمخدر مجبور به متارکه شد و طی این مدت خود شخصا از پسرش نگهداری می کرد تا اینکه در حدود چند ماه پیش بود که عنوان داشت با فردی به نام یعقوب که در کار ساختمان سازی است و وضعیت مالی خوبی نیز دارد آشنا شده و قصد دارد تا با او ازدواج کند.

در طی این مدت، من نیز چندین بار یعقوب را ملاقات کرده بودم تا اینکه چند روز پیش خواهرم عنوان داشت که تصمیمی برای ازدواج با یعقوب ندارد و قصد دارد تا این موضوع را با وی در میان بگذارد.

خواهر مقتوله در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در ساعت 10:00 روز 3 دی ماه، خواهرم با من تماس گرفت و عنوان داشت که با یعقوب قرار گذاشته تا به منزلش بیاید و قصد دارد تا موضوع عدم تمایلش برای ازدواج را با او را در میان بگذارد.

به همین علت از من درخواست کرد که اگر با من تماس گرفت فورا خودم را به خانه اش برسانم اما زمانیکه به من زنگی نزد، تصور کردم که آنها اختلافات خود را حل و فصل کرده‌اند و به همین علت خواهرم با من تماس نگرفته است تا اینکه از طریق خواهرزاده‌ام متوجه مرگ خواهرم شدم.

با توجه به اظهارات خواهر مقتوله و انجام چهره نگاری و دیگر اقدامات پلیسی، کارآگاهان موفق به شناسایی محل سکونت یعقوب 40 ساله شدند اما در مراجعه به محل سکونت وی در منطقه شمس آباد، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که وی از تاریخ وقوع جنایت و بدون هیچگونه توضیح مشخصی، محل زندگی خود را ترک کرده است.

در حالیکه اظهارات بستگان یعقوب حکایت از آن داشت که وی قصد داشته تا به سمت شرق کشور برود، اما در ادامه تحقیقات پلیسی کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که یعقوب به استان آذربایجان غربی متواری گشته و قصد دارد تا به صورت غیرقانونی و از طریق مرزهای شمال غرب کشور، از کشور متواری شود.

بلافاصله هماهنگی لازم با پلیس آگاهی ارومیه انجام و کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی ارومیه موفق شدند تا در ساعت 23:00 روز 30 دی متهم را در نقطه صفر مرزی مرز بازرگان، دستگیر نمایند.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: برابر گزارش اولیه پلیس آگاهی ارومیه، متهم در اظهارات اولیه به ارتکاب جنایت اعتراف کرده و هماهنگی‌های لازم قضایی جهت انتقال متهم انجام و در حال حاضر متهم در مسیر انتقال به اداره دهم است تا تحقیقات تکمیلی در پلیس آگاهی تهران بزرگ انجام شود.

مادر و پدر وی بیش از ۹ بار با پلیس تماس گرفته و هشدار دادند که این دختر از نظر روانی مشکل دارد و باید به آسایشگاه روانی برده شده و مورد آزمایش قرار گیرد اما پلیس به این مسئله توجهی نکرده و بعد از گذشت ۲۹ ساعت از بازداشت او را در یک منطقه جرم خیز رها کرد.در این هنگام این زن از سوی یک باند متجاوز مورد حمله قرار گرفت و بعد از بردن او به یک ساختمان و آزار و اذیتش او را از طبقه هفتم ساختمان به پایین پرتاب کردند که باعث شد وی از نظر مغزی دچار صدمه های جبران ناپذیری شود به طوریکه هنوز بعد از گذشت ۶ سال از سانحه وی هنوز تحت مراقبت بوده و بهبود پیدا نکرده است.

به همین دلیل دادگاه رسیدگی به این پرونده پلیس را به پرداخت ۲۲٫۵ میلیون دلار به خانواده این زن محکوم کرد.این نخستین بار نیست که پلیس این شهر چنین اشتباهی را مرتکب میشود. چندی پیش نیز یک زن که مدت ۲۶سال از عمرش را به جرم قتل در زندان سپری کرده بود بعد از مشخص شدن بی گناهی اش مبلغ ۱۰٫۲۵ میلیون دلار از پلیس غرامت گرفت.

در 13 دی ماه سالجاری، فردی با مراجعه به کلانتری 112 ابوسعید به ماموران اعلام کرد که برادرم به نام «رسول»36 ساله در 20 آبان ماه از منزلش خارج شده و تاکنون مراجعه نکرده است که با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «فقدانی» و به دستور قاضی کشیک دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

همزمان با ارجاع پرونده به پایگاه هشتم، برادر فقدانی با مراجعه به پایگاه هشتم به کارآگاهان عنوان داشت که فردی ناشناس با تلفن‌همراه پدرم تماس گرفته و مدعی شده است که برادرم (فقدانی) در منزل شخصی به نام «وحید» واقع در محله «درخونگاه»، داخل شوفاژخانه حبس شده که پس از فوت توسط این شخص (وحید) به مکان نامشخصی انتقال داده شده است.

با توجه به اظهارات برادر فقدانی و احتمال وقوع جنایت، بلافاصله هماهنگی‌های لازم انجام و پرونده برای تحقیقات تخصصی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که با ارجاع پرونده به اداره یازدهم، کارآگاهان اداره یازدهم با شناسایی فرد ناشناس در خیابان وحدت اسلامی وی را به اداره پلیس منتقل و به تحقیق از وی پرداختند که این شخص در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: از طریق یکی از دوستانم اطلاع پیدا کردم که رسول در منزل مسکونی فردی به نام «وحید»، بر اثر درگیری و اصابت ضربه به سر بی‌هوش شده و وحید او را داخل موتورخانه منزلش حبس کرده‌ بود و زمانی که فوت می‌کند، وحید جسد وی را با یک دستگاه وانت پیکان متعلق به یکی از دوستانش به نام «عباس» به محل نامعلومی منتقل کرده است.

کارآگاهان اداره یازدهم در ادامه رسیدگی به این پرونده ابتدا ضمن شناسایی نام «عباس» 35 ساله به محل سکونت وی در خیابان وحدت اسلامی مراجعه و او را دستگیر کردند.

با اعتراف عباس به مرگ فقدانی، کارآگاهان بدون فوت وقت به نشانی «وحید»50 ساله مراجعه و در بازرسی از سه انباری واقع در انتهای حیاط محل سکونت وی، موفق به کشف جسد فقدانی شدند که با کشف جسد، بلافاصله مخفی‌گاه وحید در خیابان ابوسعید شناسایی شد و پس از دستگیری به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در ادامه اعلام این خبر گفت: با دستگیری متهمان و در ادامه تحقیقات مشخص شد که محل کشف جسد، مکان تردد افراد معتاد بوده و متهم اصلی پرونده (وحید) سه انباری انتهای حیاط ساختمان را به محل تردد معتادان و مصرف موادمخدر تبدیل کرده و فقدانی نیز به واسطه اعتیاد شدید به مصرف شیشه و کراک برای تهیه و مصرف مواد به این محل تردد داشته است.

وی گفت: با کشف جسد متعلق به فقدانی، جسد تعیین دقیق علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل و متهمان پرونده نیز به دستور شعبه دهم بازپرسی دادسرای امور جنایی و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.